سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در برگشت به کربلا

شاعر : ناشناس
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع
قالب شعر : مربع ترکیب

بعد از تو چهل مرتبه طوفان دیدم            من زلف تو را به نی پریشان دیدم
سـرسـبـزی کـوفـه را بیـابـان دیدم            والله کـه ســخــتــی فــراوان دیـدم


گـفـتـم کـه فــراق را نـبـیـنـم دیـدم
آمـد به سـرم از آنچه می‌تـرسـیـدم

هرجا که سرت بود، من آنجا بودم            هر جا که نـیاز شُد چو زهرا بودم
آنـقـدر بـگـویـمـت که تـنـهـا بـودم            امــا ســپــر تـــمـام زن هـا بـــودم
رأس تو به نیزه بود چون خورشیدم
آمـد به سـرم از آنچه مـی‌تـرسـیدم

یـا از سـر نـاقـه دخـتـرت می‌افتاد            یـا وقـت نـمـاز خـواهرت می‌افتاد
انـگـار دوبـاره مـادرت مـی‌افــتـاد            وقـتی ز سـر نـیـزه سرت می‌افتاد
چون ابـر ز دیـده خـون دل باریدم
آمـد به سـرم از آنچه می‌تـرسـیـدم

با بغـض چقدر فـتـنه سازی کردند            با قـتل تو حـسّ سرفـرازی کردند
با جـان ربـاب نـیـز بـازی کـردند            بر گیسوی تو دست درازی کردند
از شـدت گـریـه گـاه مـی‌لـرزیــدم
آمـد به سـرم از آنچه می‌تـرسـیـدم

تـا مـوی رقـیــه را مـرتـب کـردم            انـگـار هــزار مـرتـبـه تـب کـردم
من زیـبـنـم و گریه به زینب کردم            جان کندم و صبح خویش را شب کردم
در خلوت غم به خویش می‌پیچیدم
آمـد به سـرم از آنچه می‌تـرسـیـدم

ما را به خـدا مردم مغضوب زدند            مرهم به دل زخمی ما خوب زدند
در پیش مُحب سنگ به محبوب زدند            من بودم و عمداً به لبت چوب زدند
من در دل تشت کـوچه را می‌دیدم
آمـد به سـرم از آنچـه می‌تـرسـیدم

هر وقت ز روی نی سلامت کردم            در چشم تو احساس رضایت کردم
بی‌واهـمه خـصم را مـلامت کردم            تـنـهـا نـه قـیـام کـه قـیـامـت کـردم
حـتی ز روی نی به تو می‌بـالـیـدم
آمـد به سـرم از آنچه می‌تـرسـیـدم

نقد و بررسی